خاطره ای ازشهید شوشتری

خاطره ای ازشهید شوشتری,شهدا,گروه مقاومت اسلامی,
خیلی جدی به راننده گفت: بایست!کمی ناراحت به نظر می رسید. بلافاصله رو به من کرد و فرمود: از ماشین دومی به بعد یا به اهواز برمی گردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشان تنهایی بیایند.چه دلیلی دارد پش
kanoon513.ir
کانون سیصد و سیزده نفر
منو کاربری
ورود کاربران

عضويت سريع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد